آشنایی با رشته منابع طبیعی و گرایش های آن
منابع طبیعی به مجموعه مواهب و ثروتهای خدادادی اطلاق میشود که به رایگان در اختیار بشر قرار گرفته است. انسان از روزگاران اولیه خلقت در عرصههای منابع طبیعی زندگی کرده و از منابع آن اعم از آب، گیاهان، حیات وحش، آبزیان و . . . به طرق مختلف استفاده میبرده است. افزایش سطح دانش بشری و در راستای آن افزایش جمعیت در کنار مسائل سیاسی موجب شد تا دولتها در جهت دستیابی به منابع بیشتر و افزایش درآمد ملی به بهرهبرداری از منابع طبیعی روی آورند. این بهرهبرداری که در بسیاری مواقع بدون در نظر داشتن جنبههای اکولوژیکی صورت گرفته است، نتیجهای جز تخریب عرصههای منابع طبیعی درپی نداشته است.
منابع طبیعی ایران در یک نگاه
164 میلیون هکتار عرصه کشور در یک نگاه آماری به صورت زیر طبقهبندی میشوند:
الف : 2/83 درصد آن را منابع طبیعی تجدید شونده به خود اختصاص داده است:
1- جنگلها با مساحتی در حدود 4/12 میلیون هکتار 6/7 % سطح ایران را میپوشانند.
2- مراتع با مساحتی در حدود 90 میلیون هکتار 55 % مساحت کشور را تحت پوشش دارند.
3- اراضی بیابانی و کویری با سطحی در حدود 34 میلیون هکتار 7/20% مساحت ایران را در قلمرو خود دارند.
اگر چه منابـــع طبیعی تجدید شونده کشــور بهصورت یک پیکره واحــد اســت، اما به لحـاظ سیستمهای بهرهبرداری و نظامهای مدیریتی در کشور، در سـه بخش متفاوت مورد توجه و ارزیابی قرار میگیرند. این سه بخش عبارتند از :جنگل، مرتع و مناطق بیابانی
ب - باقیمانده عرصه شامل اراضی تحت کشت (زراعت دیم، زراعت آبی، باغات و …) و اراضی تخصیص یافته به مناطق مسکونی (شهری و روستائی) راهها و دریاچهها و مردابها میباشد که با سطح 6/27 میلیون هکتار به 8/16% میرسند.
مراتع خود در بستر حوزههای آبخیز واقع شدهاند و حوزه آبخیز (Watershed) به محدودهای طبیعی که دارای یک زهکش اصلی باشد و در مواقع بارندگی آب تمام آبراههها به درون این زهکش (رودخانه یا مسیل) وارد شده و در نهایت از نقطه مشخصی تحت عنوان خروجی حوزه تخلیه میگردد، اطلاق میگردد.
مراتع(Rangelands):
مرتع زمینی است اعم از کوه، دامنه یا اراضی مسطح که در فصول رویش گیاهان دارای پوششی از نباتات علوفهای خودرو بوده و با توجه به سابقه بهرهبرداری مورد چرای دام قرار می گیرد. ممکن است مراتع دارای درختان جنگلی خودرو باشد که در اینصورت مرتع مشجر نامیده میشود.
به کلیه اراضی طبیعی که دارای پوشش گیاهی خودرو بوده و بتواند علوفه مورد نیاز دامها را در فصل چرا تأمین نمایند گفته میشود. مراتع در تأمین نیازهای علوفهای دامها، تغذیه سفرههای آب زیرزمینی، بهرهبرداری از محصولات فرعی مرتعی، تصفیه و تلطیف هوا، جلوگیری از فرسایش خاک و بروز سیل، تأمین نیازهای حیات وحش و جنبههای تفرجگاهی اهمیت دارند. کشور ایران با برخورداری از 90 میلیون هکتار عرصههای مرتعی، یکی از 8 کشور دارای غنیترین فلور گیاهی در جهان است. بنابراین حفاظت، احیاء، اصلاح و بهرهبرداری بهینه از مراتع در قالب مدیریتی صحیح و کارآمد و در راستای توسعه پایدار ضرورت دارد که تنها از طریق علم و هنر مرتعداری (Range Management) میسر است.
وضعیت مراتع ایران
بر اساس آمار سال 1374 سازمان جنگلها و مراتع کشور، طبقهبندی سطح مراتع از نظر وضعیت 3/9 میلیون هکتار مرتع خوب (33/10 درصد)، 3/37 میلیون هکتارمرتع متوسط تا فقیر (45/41 درصد) و 4/43 میلیون هکتار مرتع فقیر تا خیلی فقیر (45/48 درصد) جمعاً به وسعت 90 میلیون هکتار، دارای تولیدی برابر با 7/10 میلیون تن علوفه خشک قابل بهرهبرداری مجاز و یا 8/5 میلیون تن T.D.N علوفه قابل استفاده میباشد.
اهمیت مرتع
براساس مطالعات انجام شده ارزش جهانی یک هکتار مرتع در سال، 232 دلار برآورد شده است. ارزشهای اکولوژیکی و زیست محیطی مراتع در ایران بین 4 تا 8 برابر ارزش علوفه تولیدی آنها است. برخی از این ارزش ها عبارتند از :
1-حفظ خاک و جلوگیری از فرسایش آن (60 تا 70 درصد)
2-تنظیم گردش آب در طبیعت (75 درصد روان آبهای سطحی )
3-حفظ ذخایر ژنتیکی گیاهی و جانوری (80 تا 85 درصد تنوع گونهای کشور)
4-ایجاد فضای سبز و تلطیف هوا
5-تامین علوفه مورد نیاز احشام عشایری و روستایی(حدود 40 درصد علوفه مورد نیاز دامهای کشور)
6-تامین بخشی از پروتئین مورد نیاز کشور (بالغ بر 31 درصد گوشت قرمز تولیدی سالانه کشور)
7-تولید محصولاتی نظیر گیاهان دارویی، صمغها و رزینها
8-اکوتوریسم
9-تامین غذا و مأمن وحوش و پرندگان
10-ترسیب کربن
آبخیزداری (Watershed Management):
· آبخیزداری یعنی تغذیه سفره آبهای زیرزمینی و افزایش تولید محصول.
· آبخیزداری یعنی بهرهگیری از مجموعه گسترده دانش و تجربه در یافتن راههای پیشگیری و رویارویی با فرسایش خاک و سیلابهای مخرب.
· آبخیزداری یعنی حفظ و احیاء آبخیزهای بحرانی.
· آبخیزداری یعنی بهرهبرداری کامل از سرمایهگذاریهای هنگفت مالی در منابع اقتصادی کشور.
· آبخیزداری یعنی بهره برداری مناسب و درست از منابع طبیعی و کشاورزی حوزههای آبخیز.
· آبخیزداری یعنی تقویت پوشش گیاهی و کاهش زیان های سیلهای ویرانگر.
در اثر عدم اطلاع از روشهای بهرهبرداری صحیح، جنگلها و مراتع سرسبز، به بیابانهای بی آب و علف بدل میشوند. بوته کنی، شخم اراضی مرتعی، قطع درختان و چرای مفرط در مراتع نهایتاً مراتع و جنگلها را به بیابانها تبدیل خواهدکرد.فرسایش خاک هر سال شدیدتر شده و با هر بارندگی، خاک با ارزش از دسترس خارج میشود. با فقیر شدن پوشش گیاهی، عشایر و روستائیان مجبور به تعلیف دام با استفاده از سرشاخههای درختان و علوفههای دستی میشوند. کمبود علوفه باعث سوء تغذیه، ضعف و بیماری دام میگردد و کاهش تولید گوشت و شیر و کاهش در آمد مرتعداران را بهدنبال خواهد داشت.
مساحت حوزههای آبخیز کشور
مساحت حوزههای آبخیز کوهستانی در حوزههای داخلی 113793.5482 هزار هکتار، در حوزههای سد 33018.489 هزار هکتار و در حوزه های رودخانه ای 13894.337 هزار هکتار میباشد.
آبخیزداری اهداف زیر را دنبال می کند:
1- تامین آب شرب و آب زراعی
2- جلوگیری از بروز فرسایش و سیل
3- کاهش میزان رسوب
4- افزایش سطح سفرههای آب زیرزمینی
5- جلوگیری از تخریب پوشش گیاهی
6- کنترل و بهینهسازی رودخانهها و مخازن سدها
7- ایجاد شرایط مناسب برای زندگی حیات وحش و تفرجگاهها
بیابانزدایی (Combating Desertification):
-بیابانزایی(Desertification) به معنی تخریب سرزمین در مناطق خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب ناشی از عوامل مختلف از جمله تغییرات آب و هوا و فعالیتهای انسانی میباشد.
- بیابانزدایی (Desertification Combating) فعالیتهایی را شامل میشود که بخشی از توسعه جامع سرزمین در مناطق خشک، نیمهخشک و خشک نیمه مرطوب در راستای توسعه پایدار را در برگرفته و هدف آن عبارت است از:
1- جلوگیری و یا کاهش تخریب سرزمین
2- احیاء زمینهای جزئاً تخریب شده
3- احیاء زمینهای جزئاً بیابانی شده
- تخریب سرزمین (Land Degradation) به معنی کاهش یا از دست رفتن توان تولید بیولوژی یا اقتصادی اراضی دیم، آبی، مرتع، چراگاه، جنگل و بوتهزار در مناطق خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب ناشی از بهرهبرداری از سرزمین یا از یک فرآیند یا ترکیبی از فرآیندها از جمله فرآیندهای ناشی از فعالیتهای انسانی و شیوههای سکونتی مانند موارد ذیل میباشد:
1- فرسایش خاک (Soil erosion) ناشی از باد و یا آب
2- زوال خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی و یا اقتصادی خاک
3- نابودی دراز مدت پوشش گیاهی طبیعی
ج- نواحی خشک (Arid)، نیمه خشک (Semi arid) و خشک نیمه مرطوب (Dry sub-humid) به معنی مناطقی بجز مناطق قطبی و نیمه قطبی میباشد که در آن نسبت میزان بارندگی به تبخیر بالقوه در محدود 50 تا 65 درصد قرار دارد.
چ- مناطق مبتلا به (Affected Areas) به معنی مناطق خشک یا نیمه خشک و یا خشک نیمه مرطوب میباشد که از بیابانزایی آسیب دیدهاند و یا در معرض تهدید هستند.
به طور کلی در تعریف بیابانزایی سه نکته مهم مورد تأکید قرار گرفته است که عبارتند از:
1-تخریب سرزمین 2-تغییرات اقلیمی 3-فعالیتهای انسانی
آثار و پیامدهای بیابانزایی:
در حدود 80 درصد از اراضی کشور در حوزه مناطق خشک و نیمه خشک تا خشک نیمه مرطوب قرار دارد و از این نظر دارای شرایط اکولوژیکی شکنندهای است. به لحاظ پتانسیل کم تولید و محدودیتهای کمی و کیفی شیوههای بهرهبرداری در مناطق خشک، شدت روند بیابانزایی در این مناطق در مقایسه با مناطق نیمه خشک کمتر است. هم اکنون بیشترین میزان تخریب و نابودی منابع طبیعی تجدید شونده در حوزههای مناطق نیمه خشک تا خشک نیمه مرطوب مشاهده میشود.
در مناطق فرا خشک که عموماً میزان بارندگی کمتر از 200 میلیمتر است، عملاً امکان کشاورزی دیم وجود ندارد؛ در نتیجه بطور طبیعی علتهای عمده تخریب منابع آب و خاک در این بخش دیده نمیشود و مراتع به علت پتانسیل کم تولید علوفه، تحت چرای مفرط قرار ندارند. بنابراین شدیدترین نوع تخریب در مناطق فراخشک، در حوزه اراضی کشاورزی رخ میدهد که دلایل عمده آن عبارتند از:
- کاهش سطح سفرههای زیر زمینی به سبب استفاده خارج از توان تغذیه آنها
- شور و قلیایی شدن خاکها به سبب رعایت نکردن اصول بهرهبرداری از منبع اراضی، استفاده بیرویه از منابع آب جهت آبیاری، به طوری که عملاً بخشی از به هدر رفتن منابع آب، ضمن افت میزان راندمان آبیاری، منجر به انهدام منابع نیز میشود.
بدترین شرایط را مناطق نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب در کشور دارند که این وضعیت در مناطقی با متوسط بارندگی بین 200 تا 500 میلیمتر کاملاً آشکار است.
در این حوزهها بارزترین علل تخریب عبارتند از:
1- فرسایش آبی با شدت متوسط تا خیلی زیاد
2- تخریب کمی و کیفی پوشش گیاهی به سبب فشار چرای دام، رعایت نکردن فصل مناسب چرا و بوته کنی
3-تخریب مراتع و تبدیل آنها به اراضی دیم به ویژه در حوزههایی با بارندگی حدود 300 میلیمتر، توأم با وقوع خشکسالیها که عملاً این اراضی را بصورت اراضی رها شده در میآورد.
x
منابع طبیعی ایران در یک نگاه
164 میلیون هکتار عرصه کشور در یک نگاه آماری به صورت زیر طبقهبندی میشوند:
الف : 2/83 درصد آن را منابع طبیعی تجدید شونده به خود اختصاص داده است:
1- جنگلها با مساحتی در حدود 4/12 میلیون هکتار 6/7 % سطح ایران را میپوشانند.
2- مراتع با مساحتی در حدود 90 میلیون هکتار 55 % مساحت کشور را تحت پوشش دارند.
3- اراضی بیابانی و کویری با سطحی در حدود 34 میلیون هکتار 7/20% مساحت ایران را در قلمرو خود دارند.
اگر چه منابـــع طبیعی تجدید شونده کشــور بهصورت یک پیکره واحــد اســت، اما به لحـاظ سیستمهای بهرهبرداری و نظامهای مدیریتی در کشور، در سـه بخش متفاوت مورد توجه و ارزیابی قرار میگیرند. این سه بخش عبارتند از :جنگل، مرتع و مناطق بیابانی
ب - باقیمانده عرصه شامل اراضی تحت کشت (زراعت دیم، زراعت آبی، باغات و …) و اراضی تخصیص یافته به مناطق مسکونی (شهری و روستائی) راهها و دریاچهها و مردابها میباشد که با سطح 6/27 میلیون هکتار به 8/16% میرسند.
مراتع خود در بستر حوزههای آبخیز واقع شدهاند و حوزه آبخیز (Watershed) به محدودهای طبیعی که دارای یک زهکش اصلی باشد و در مواقع بارندگی آب تمام آبراههها به درون این زهکش (رودخانه یا مسیل) وارد شده و در نهایت از نقطه مشخصی تحت عنوان خروجی حوزه تخلیه میگردد، اطلاق میگردد.
مراتع(Rangelands):
مرتع زمینی است اعم از کوه، دامنه یا اراضی مسطح که در فصول رویش گیاهان دارای پوششی از نباتات علوفهای خودرو بوده و با توجه به سابقه بهرهبرداری مورد چرای دام قرار می گیرد. ممکن است مراتع دارای درختان جنگلی خودرو باشد که در اینصورت مرتع مشجر نامیده میشود.
به کلیه اراضی طبیعی که دارای پوشش گیاهی خودرو بوده و بتواند علوفه مورد نیاز دامها را در فصل چرا تأمین نمایند گفته میشود. مراتع در تأمین نیازهای علوفهای دامها، تغذیه سفرههای آب زیرزمینی، بهرهبرداری از محصولات فرعی مرتعی، تصفیه و تلطیف هوا، جلوگیری از فرسایش خاک و بروز سیل، تأمین نیازهای حیات وحش و جنبههای تفرجگاهی اهمیت دارند. کشور ایران با برخورداری از 90 میلیون هکتار عرصههای مرتعی، یکی از 8 کشور دارای غنیترین فلور گیاهی در جهان است. بنابراین حفاظت، احیاء، اصلاح و بهرهبرداری بهینه از مراتع در قالب مدیریتی صحیح و کارآمد و در راستای توسعه پایدار ضرورت دارد که تنها از طریق علم و هنر مرتعداری (Range Management) میسر است.
وضعیت مراتع ایران
بر اساس آمار سال 1374 سازمان جنگلها و مراتع کشور، طبقهبندی سطح مراتع از نظر وضعیت 3/9 میلیون هکتار مرتع خوب (33/10 درصد)، 3/37 میلیون هکتارمرتع متوسط تا فقیر (45/41 درصد) و 4/43 میلیون هکتار مرتع فقیر تا خیلی فقیر (45/48 درصد) جمعاً به وسعت 90 میلیون هکتار، دارای تولیدی برابر با 7/10 میلیون تن علوفه خشک قابل بهرهبرداری مجاز و یا 8/5 میلیون تن T.D.N علوفه قابل استفاده میباشد.
اهمیت مرتع
براساس مطالعات انجام شده ارزش جهانی یک هکتار مرتع در سال، 232 دلار برآورد شده است. ارزشهای اکولوژیکی و زیست محیطی مراتع در ایران بین 4 تا 8 برابر ارزش علوفه تولیدی آنها است. برخی از این ارزش ها عبارتند از :
1-حفظ خاک و جلوگیری از فرسایش آن (60 تا 70 درصد)
2-تنظیم گردش آب در طبیعت (75 درصد روان آبهای سطحی )
3-حفظ ذخایر ژنتیکی گیاهی و جانوری (80 تا 85 درصد تنوع گونهای کشور)
4-ایجاد فضای سبز و تلطیف هوا
5-تامین علوفه مورد نیاز احشام عشایری و روستایی(حدود 40 درصد علوفه مورد نیاز دامهای کشور)
6-تامین بخشی از پروتئین مورد نیاز کشور (بالغ بر 31 درصد گوشت قرمز تولیدی سالانه کشور)
7-تولید محصولاتی نظیر گیاهان دارویی، صمغها و رزینها
8-اکوتوریسم
9-تامین غذا و مأمن وحوش و پرندگان
10-ترسیب کربن
آبخیزداری (Watershed Management):
· آبخیزداری یعنی تغذیه سفره آبهای زیرزمینی و افزایش تولید محصول.
· آبخیزداری یعنی بهرهگیری از مجموعه گسترده دانش و تجربه در یافتن راههای پیشگیری و رویارویی با فرسایش خاک و سیلابهای مخرب.
· آبخیزداری یعنی حفظ و احیاء آبخیزهای بحرانی.
· آبخیزداری یعنی بهرهبرداری کامل از سرمایهگذاریهای هنگفت مالی در منابع اقتصادی کشور.
· آبخیزداری یعنی بهره برداری مناسب و درست از منابع طبیعی و کشاورزی حوزههای آبخیز.
· آبخیزداری یعنی تقویت پوشش گیاهی و کاهش زیان های سیلهای ویرانگر.
در اثر عدم اطلاع از روشهای بهرهبرداری صحیح، جنگلها و مراتع سرسبز، به بیابانهای بی آب و علف بدل میشوند. بوته کنی، شخم اراضی مرتعی، قطع درختان و چرای مفرط در مراتع نهایتاً مراتع و جنگلها را به بیابانها تبدیل خواهدکرد.فرسایش خاک هر سال شدیدتر شده و با هر بارندگی، خاک با ارزش از دسترس خارج میشود. با فقیر شدن پوشش گیاهی، عشایر و روستائیان مجبور به تعلیف دام با استفاده از سرشاخههای درختان و علوفههای دستی میشوند. کمبود علوفه باعث سوء تغذیه، ضعف و بیماری دام میگردد و کاهش تولید گوشت و شیر و کاهش در آمد مرتعداران را بهدنبال خواهد داشت.
مساحت حوزههای آبخیز کشور
مساحت حوزههای آبخیز کوهستانی در حوزههای داخلی 113793.5482 هزار هکتار، در حوزههای سد 33018.489 هزار هکتار و در حوزه های رودخانه ای 13894.337 هزار هکتار میباشد.
آبخیزداری اهداف زیر را دنبال می کند:
1- تامین آب شرب و آب زراعی
2- جلوگیری از بروز فرسایش و سیل
3- کاهش میزان رسوب
4- افزایش سطح سفرههای آب زیرزمینی
5- جلوگیری از تخریب پوشش گیاهی
6- کنترل و بهینهسازی رودخانهها و مخازن سدها
7- ایجاد شرایط مناسب برای زندگی حیات وحش و تفرجگاهها
بیابانزدایی (Combating Desertification):
-بیابانزایی(Desertification) به معنی تخریب سرزمین در مناطق خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب ناشی از عوامل مختلف از جمله تغییرات آب و هوا و فعالیتهای انسانی میباشد.
- بیابانزدایی (Desertification Combating) فعالیتهایی را شامل میشود که بخشی از توسعه جامع سرزمین در مناطق خشک، نیمهخشک و خشک نیمه مرطوب در راستای توسعه پایدار را در برگرفته و هدف آن عبارت است از:
1- جلوگیری و یا کاهش تخریب سرزمین
2- احیاء زمینهای جزئاً تخریب شده
3- احیاء زمینهای جزئاً بیابانی شده
- تخریب سرزمین (Land Degradation) به معنی کاهش یا از دست رفتن توان تولید بیولوژی یا اقتصادی اراضی دیم، آبی، مرتع، چراگاه، جنگل و بوتهزار در مناطق خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب ناشی از بهرهبرداری از سرزمین یا از یک فرآیند یا ترکیبی از فرآیندها از جمله فرآیندهای ناشی از فعالیتهای انسانی و شیوههای سکونتی مانند موارد ذیل میباشد:
1- فرسایش خاک (Soil erosion) ناشی از باد و یا آب
2- زوال خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی و یا اقتصادی خاک
3- نابودی دراز مدت پوشش گیاهی طبیعی
ج- نواحی خشک (Arid)، نیمه خشک (Semi arid) و خشک نیمه مرطوب (Dry sub-humid) به معنی مناطقی بجز مناطق قطبی و نیمه قطبی میباشد که در آن نسبت میزان بارندگی به تبخیر بالقوه در محدود 50 تا 65 درصد قرار دارد.
چ- مناطق مبتلا به (Affected Areas) به معنی مناطق خشک یا نیمه خشک و یا خشک نیمه مرطوب میباشد که از بیابانزایی آسیب دیدهاند و یا در معرض تهدید هستند.
به طور کلی در تعریف بیابانزایی سه نکته مهم مورد تأکید قرار گرفته است که عبارتند از:
1-تخریب سرزمین 2-تغییرات اقلیمی 3-فعالیتهای انسانی
آثار و پیامدهای بیابانزایی:
در حدود 80 درصد از اراضی کشور در حوزه مناطق خشک و نیمه خشک تا خشک نیمه مرطوب قرار دارد و از این نظر دارای شرایط اکولوژیکی شکنندهای است. به لحاظ پتانسیل کم تولید و محدودیتهای کمی و کیفی شیوههای بهرهبرداری در مناطق خشک، شدت روند بیابانزایی در این مناطق در مقایسه با مناطق نیمه خشک کمتر است. هم اکنون بیشترین میزان تخریب و نابودی منابع طبیعی تجدید شونده در حوزههای مناطق نیمه خشک تا خشک نیمه مرطوب مشاهده میشود.
در مناطق فرا خشک که عموماً میزان بارندگی کمتر از 200 میلیمتر است، عملاً امکان کشاورزی دیم وجود ندارد؛ در نتیجه بطور طبیعی علتهای عمده تخریب منابع آب و خاک در این بخش دیده نمیشود و مراتع به علت پتانسیل کم تولید علوفه، تحت چرای مفرط قرار ندارند. بنابراین شدیدترین نوع تخریب در مناطق فراخشک، در حوزه اراضی کشاورزی رخ میدهد که دلایل عمده آن عبارتند از:
- کاهش سطح سفرههای زیر زمینی به سبب استفاده خارج از توان تغذیه آنها
- شور و قلیایی شدن خاکها به سبب رعایت نکردن اصول بهرهبرداری از منبع اراضی، استفاده بیرویه از منابع آب جهت آبیاری، به طوری که عملاً بخشی از به هدر رفتن منابع آب، ضمن افت میزان راندمان آبیاری، منجر به انهدام منابع نیز میشود.
بدترین شرایط را مناطق نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب در کشور دارند که این وضعیت در مناطقی با متوسط بارندگی بین 200 تا 500 میلیمتر کاملاً آشکار است.
در این حوزهها بارزترین علل تخریب عبارتند از:
1- فرسایش آبی با شدت متوسط تا خیلی زیاد
2- تخریب کمی و کیفی پوشش گیاهی به سبب فشار چرای دام، رعایت نکردن فصل مناسب چرا و بوته کنی
3-تخریب مراتع و تبدیل آنها به اراضی دیم به ویژه در حوزههایی با بارندگی حدود 300 میلیمتر، توأم با وقوع خشکسالیها که عملاً این اراضی را بصورت اراضی رها شده در میآورد.
x
Comments
Post a Comment